فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Passively

ˈpæs.ɪv.li ˈpæs.ɪv.li

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb

منفعلانه، مطیعانه، غیرفعالانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

He passively accepted the changes without voicing his opinion.

او تغییرات را منفعلانه و بدون بیان نظر خود پذیرفت.

The team passively waited for instructions from their leader.

اعضای تیم مطیعانه منتظر دستورات رهبر خود بودند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

She passively allowed her friends to make all the decisions.

او منفعلانه به دوستانش اجازه داد تا همه‌ی تصمیمات را بگیرند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد passively

  1. adverb in a passive manner
    Antonyms:
    actively
  1. adjective
    Synonyms:
    quietly indifferently without resistance

لغات هم‌خانواده passively

  • adverb
    passively

ارجاع به لغت passively

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «passively» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/passively

لغات نزدیک passively

پیشنهاد بهبود معانی