با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Indifferently

ɪnˈdɪfərntli ɪnˈdɪfrntli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb
    با بی‌تفاوتی، از روی عدم علاقه‌مندی، با بی‌میلی، از روی بی‌میلی، از روی بی‌علاقگی، با بی‌اعتنایی، از روی بی‌خیالی
    • - "You can stay if you like," she says indifferently.
    • - با بی‌تفاوتی گفت: «اگه دوست داری، می‌تونی بمونی.»
    • - She shrugged indifferently.
    • - با بی‌میلی شانه‌هایش را بالا انداخت.
  • adverb
    به‌طور نه‌چندان خوب، به‌طور نه‌چندان مناسب
    • - The statue had been broken many times, and indifferently repaired.
    • - مجسمه به دفعات شکسته شده بود و به‌طور نه‌چندان مناسب مرمت شده بود.
    • - He did do his work but indifferently.
    • - کار خود را انجام داد اما به‌طور نه‌چندان مناسب.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد indifferently

  1. adverb rather badly
    Synonyms: poorly, not very well, inadequately
  2. adverb in an indifferent manner
    Synonyms: nonchalantly, coolly, casually

ارجاع به لغت indifferently

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «indifferently» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/indifferently

لغات نزدیک indifferently

پیشنهاد بهبود معانی