گذشتهی ساده:
overranسومشخص مفرد:
overrunsوجه وصفی حال:
overrunningشکل جمع:
overrunsتاخت و تاز کردن، تاراج کردن، سرتاسر محلی را فراگرفتن، تجاوز، تجاسر، آب لبریز شده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The waves overran the beach and flooded the town.
امواج از ساحل رد شده و شهر را سیلزده کرد.
The plane overran the runway.
هواپیما از باند فرودگاه خارج شد.
The enemy overran our fortifications.
دشمن سنگرهای ما را در هم شکست و پیش رفت.
savage tribes that overran Khorassan
قبایل وحشی که خراسان را مورد تاخت و تاز قرار دادند
The island was overrun by rats.
جزیره مورد هجوم موشهای صحرایی قرار گرفت.
The jungle has overrun the city's ruins.
جنگل خرابههای شهر را فراگرفته است.
cost overrun
فزونی هزینه
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «overrun» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/overrun