شکل نوشتاری این لغت در حالت اسم (noun): runover
شکل نوشتاری این لغت در حالت صفت (adjective): run-over
(با اتومبیل و غیره) زیر گرفتن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
The driver accidentally ran over a small animal on the road.
راننده سهواً حیوان کوچکی را در جاده زیر گرفت.
The truck driver had to stop abruptly to avoid running over a pedestrian.
رانندهی کامیون برای اینکه عابر پیاده را زیر نکند مجبور شد بهشدت ترمز کند.
لبریز شدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The bathtub ran over and flooded the bathroom floor.
وان حمام لبریز شد و زمین را پر از آب کرد.
The pot on the stove ran over.
قابلمهی روی گاز لبریز شد.
طول کشیدن، فراتر رفتن، از حد انتظار بیشتر شدن
The meeting might run over if we don't stick to the agenda.
اگر به دستور کار پایبند نباشیم، ممکن است جلسه طول بکشد.
The concert was so good that it ran over by nearly half an hour.
کنسرت آنقدر خوب بود که نزدیک به نیم ساعت بیشتر شد.
(بهسرعت) بررسی کردن، دوره کردن
Let's run over the agenda before the meeting starts.
اجازه دهید قبلاز شروع جلسه، دستور کار را مرور کنیم.
Before we leave, let's run over our travel plans quickly.
قبلاز رفتن، بیایید سریعاً برنامههای سفر خود را مرور کنیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «run over» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/run-over-2