با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Run Out On

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • phrasal verb informal
    ول کردن، ترک کردن، رها کردن (کسی یا چیزی) (به‌طور ناگهانی که معمولاً سبب بروز مشکل می‌شود)
    • - Running out on your responsibilities could have serious consequences.
    • - رها کردن مسئولیت‌ها می‌تواند پیامدهای جدی به دنبال داشته باشد.
    • - Mary was devastated when her boyfriend suddenly ran out on her without any explanation.
    • - مری وقتی ناگهان دوست‌پسرش بدون هیچ توضیحی او را ول کرد، داغون شد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد run out on

  1. phrasal verb Leave a partner or commitment suddenly and without prior warning

ارجاع به لغت run out on

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «run out on» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/run-out-on

لغات نزدیک run out on

پیشنهاد بهبود معانی