فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
    آخرین به‌روزرسانی:

    Rerun

    ˈriːrʌn ˈriːrʌn ˈriːrʌn ˈriːrʌn

    گذشته‌ی ساده:

    reran

    سوم‌شخص مفرد:

    reruns

    وجه وصفی حال:

    rerunning

    شکل جمع:

    reruns

    معنی‌ها

    noun verb - transitive adverb

    عمل دوباره دویدن، نمایش مجدد فیلم

    noun verb - transitive adverb

    باز راندن، بار رانش

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد rerun

    1. verb broadcast again, as of a film
      Synonyms:
      rebroadcast

    لغات هم‌خانواده rerun

    ارجاع به لغت rerun

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «rerun» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rerun

    لغات نزدیک rerun

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    last take up two dicey watch get undressed go to bed good night hairdresser have time to interview make a mess of something menswear not (too) bad o'clock هستی متین کیانا مهنا عرفان دیار الهه شایان رضا پریسا سحر مانی نفس نرگس نگین