گذشتهی ساده:
evacuatedشکل سوم:
evacuatedسومشخص مفرد:
evacuatesوجه وصفی حال:
evacuatingتخلیه کردن، منتقل کردن، بیرون بردن (خارج کردن مردم از موقعیتی خطرناک)
The Russians evacuated Moscow and retreated to Gorky.
روسها مسکو را تخلیه کردند و به گورکی عقبنشینی نمودند.
Children were evacuated to the country to be safe from bombardment.
بچهها را به دهات بردند تا از بمباران در امان باشند.
تهی کردن، خالی کردن، تخلیه کردن، اجابت مزاج کردن، مدفوع کردن، دفع کردن (معمولاً بیرون ریختن محتویات روده)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
After surgery, it took several days for her to evacuate her bowels normally.
پساز جراحی، چند روز طول کشید تا او بهطور طبیعی اجابت مزاج کند.
The medication caused the patient to evacuate his bowels frequently.
این دارو باعث شد که بیمار به دفعات زیاد رودهاش را تخلیه کند.
a highly evacuated glass tube
لامپ شیشهای که بهطور کامل از هوا تهی شده است
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «evacuate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/evacuate