آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Move Out

muv aʊt muːv aʊt

معنی move out | جمله با move out

phrasal verb verb - intransitive B1

نقل مکان کردن، رفتن (از جایی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

After living in the city for 10 years, I decided it was time to move out and find a quieter place to live.

بعد از ۱۰ سال زندگی در شهر، به این نتیجه رسیدم که وقت آن رسیده که از نقل مکان کنم و جای آرام‌تری برای زندگی پیدا کنم.

The lease on my apartment is ending soon, so I need to start packing and prepare to move out.

اجاره‌ی آپارتمان من به‌زودی به پایان می‌رسد، پس باید وسایلم را جمع کنم و برای رفتن آماده شوم.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت move out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «move out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/move-out

لغات نزدیک move out

پیشنهاد بهبود معانی