با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Hightail

ˈhaɪteɪl ˈhaɪteɪl
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: high-tail

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive informal
انگلیسی آمریکایی سریعاً جایی را ترک کردن و رفتن، به‌سرعت رفتن، شتابان رفتن (معمولاً به‌صورت عقب‌نشینی)، با سرعت عقب‌نشینی کردن (معمولاً همراه با it می‌آید)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- He hightailed it out of there when he heard the sirens.
- وقتی صدای آژیر را شنید به‌سرعت رفت.
- He high-tailed it out of there when he heard the news.
- او وقتی این خبر را شنید، شتابان رفت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hightail

  1. verb To leave hastily
    Synonyms: bolt, get out, run, clear out, get, hotfoot, skedaddle, scram, vamoose

ارجاع به لغت hightail

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hightail» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hightail

لغات نزدیک hightail

پیشنهاد بهبود معانی