گذشتهی ساده:
scrammedشکل سوم:
scrammedسومشخص مفرد:
scramsوجه وصفی حال:
scrammingشکل جمع:
scramsفوراً برو، فوری رفتن، بهسرعت دور شدن، جیم شدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
you are not wanted here, so, scram!
اینجا خواهان نداری بنابراین برو گمشو!
Within a matter of seconds, the whole plant can be scrammed.
همهی نیروگاه را میتوان ظرف چند ثانیه خاموش کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «scram» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/scram