امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Scoot

skuːt skuːt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adverb
به‌سرعت و مثل تیر شهاب رفتن، جستن، سرعت داشتن، ناگهان سرخوردن، لیز خوردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد scoot

  1. verb hurry
    Synonyms:
    accelerate beeline be quick bolt clear out dart dash expedite fly get a move on go like lightning hasten hurry up hustle make haste make time make tracks move move fast race run rush scamper scurry shake a leg skedaddle speed split spur step on it vamoose whiz zip

ارجاع به لغت scoot

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «scoot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/scoot

لغات نزدیک scoot

پیشنهاد بهبود معانی