فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Hurry Up

ˈhɜri ʌp ˈhʌri ʌp

توضیحات:

شکل نوشتاری این لغت در حالت صفت (adjective): hurry-up

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb B1

عجله کردن، شتاب کردن، سریع بودن، تند شدن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

Hurry up, the concert is about to start!

سریع باش، کنسرت درحال شروع شدن است.

I always hurry up when I'm running late for work.

من همیشه وقتی دیر سر کار می‌روم، عجله می‌کنم.

adjective

عجله‌ای، سریع، تند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The hurry-up project left no room for mistakes.

پروژه‌ی سریع هیچ‌جایی برای اشتباه باقی نگذاشت.

They had to make a hurry-up decision about the event location.

آن‌ها باید تصمیمی عجله‌ای در مورد مکان مسابقه می‌گرفتند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hurry up

  1. phrasal verb to move or do things more quickly
    Synonyms:
    go faster make haste shake a leg

ارجاع به لغت hurry up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hurry up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hurry-up-2

لغات نزدیک hurry up

پیشنهاد بهبود معانی