شکل نوشتاری این لغت در حالت صفت (adjective): hurry-up
عجله کردن، شتاب کردن، سریع بودن، تند شدن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کاربردی مقدماتی
Hurry up, the concert is about to start!
سریع باش، کنسرت درحال شروع شدن است.
I always hurry up when I'm running late for work.
من همیشه وقتی دیر سر کار میروم، عجله میکنم.
عجلهای، سریع، تند
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The hurry-up project left no room for mistakes.
پروژهی سریع هیچجایی برای اشتباه باقی نگذاشت.
They had to make a hurry-up decision about the event location.
آنها باید تصمیمی عجلهای در مورد مکان مسابقه میگرفتند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hurry up» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hurry-up-2