گذشتهی ساده:
hurriedشکل سوم:
hurriedسومشخص مفرد:
hurriesشتابزده، پرجنبوجوش
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a hurrying pedestrian
عابرپیادهی شتابزده
the hurrying crowds
جمعیت پرجنبوجوش
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hurrying» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hurrying