گذشتهی ساده:
creepedشکل سوم:
creepedسومشخص مفرد:
creeps(منفی و ناخوشایند) تدریجی، پیشرونده، نامحسوس، ادامهدار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We are totally against any form of creeping Socialism.
بهطور کامل با هر شکلی از توسعهی سوسیالیسم مخالف هستیم.
She felt a creeping guilt about her family.
احساس گناهی تدریجی در وجود او نسبت به خانوادهاش رخنه کرده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «creeping» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/creeping