آخرین به‌روزرسانی:

Creepiness

ˈkriːpinəs ˈkriːpinəs

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

ترسناکی، وحشتناکی

The creepiness of the abandoned house sent chills down my spine.

ترسناکی خانه‌ی متروکه باعث ایجاد لرز در ستون فقراتم شد.

The creepiness of the foggy landscape seemed out of a horror movie.

ترسناکی منظره‌ی مه‌آلود شبیه به فیلمی ترسناک به نظر می‌رسید.

noun uncountable

چندش، نامناسب، ناخوشایند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

His comments had an air of creepiness that was hard to ignore.

نظرات او نمای ناخوشایندی داشت که نادیده گرفتن آن سخت بود.

She could sense a creepiness in his tone that made her uncomfortable.

او می‌توانست در لحن او احساس چندشی کند که او را ناراحت می‌کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت creepiness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «creepiness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/creepiness

لغات نزدیک creepiness

پیشنهاد بهبود معانی