امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Creepily

ˈkriːpli ˈkriːpli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb informal
به‌طور ترسناک، به‌طور مخوف، به‌طور وهم‌برانگیز، به‌طور عجیب‌وغریب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The shadows moved creepily across the walls as the lights flickered.
- با سوسو زدن چراغ‌ها، سایه‌ها به‌طور وحشتناکی روی دیوارها حرکت می‌کردند.
- The old doll sat creepily on the shelf, its gaze following everyone in the room.
- عروسک پیر به‌طور مخوفی روی قفسه نشسته بود و نگاهش همه را در اتاق دنبال می‌کرد.
adverb informal
به‌طور چندش‌آور، به‌طور نامناسب، به‌طور ناخوشایند
- He smiled creepily as he approached her in the dimly lit corridor.
- وقتی در راهروی کم‌نور به او نزدیک شد، به‌طور چندش‌آوری لبخند زد.
- The cat watched her creepily from the shadows, making her feel uneasy.
- گربه به‌طور ناخوشایندی از زیر سایه او را تماشا می‌کرد و باعث می‌شد که او احساس ناراحتی کند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت creepily

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «creepily» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/creepily

لغات نزدیک creepily

پیشنهاد بهبود معانی