صفت تفضیلی:
more uprightصفت عالی:
most uprightراست، عمودی، درست، درستکار، نیکو کار، راد
قائم، راست
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Nicole sat upright in her chair.
نیکول در صندلی خود راست نشست.
don't crouch, stand upright!
قوز نکن، صاف بایست!
Her father is a very upright, trustworthy man.
پدرش مردی شرافتمند و قابلاعتمادی است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «upright» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/upright