با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Incorruptible

ˌɪnkəˈrʌptəbl ˌɪnkəˈrʌptəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
فاسد‌نشدنی، فساد‌نا‌پذیر، منحرف‌نشدنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد incorruptible

  1. adjective honest, honorable
    Synonyms: above suspicion, imperishable, indestructible, inextinguishable, just, loyal, moral, perpetual, persistent, pure, reliable, straight, trustworthy, unbribable, undestroyable, untouchable, upright
    Antonyms: bad, corruptible, dishonest

ارجاع به لغت incorruptible

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «incorruptible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/incorruptible

لغات نزدیک incorruptible

پیشنهاد بهبود معانی