آیکن بنر

لیست کامل لغات کتاب‌های English Vocabulary In Use

واژگان کتاب‌های English Vocabulary In Use

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Incorrigible

ɪnˈkɔːrədʒəbl ɪnˈkɒrədʒəbl

معنی incorrigible | جمله با incorrigible

noun adjective

اصلاح‌ناپذیر، بهبودی‌ناپذیر، درست‌نشدنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

an incorrigible criminal

تبهکار اصلاح‌نشدنی

This child is incorrigible.

این بچه آدم شدنی نیست.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد incorrigible

  1. adjective bad, hopeless
    Synonyms:
    Antonyms:

ارجاع به لغت incorrigible

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «incorrigible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/incorrigible

لغات نزدیک incorrigible

پیشنهاد بهبود معانی