جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Incurable

ɪnˈkjʊrəbl ɪnˈkjʊərəbl

معنی و نمونه‌جمله

علاج‌ناپذیر، بی‌درمان، بیچاره، بهبودی‌ناپذیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

an incurable disease

بیماری درمان‌ناپذیر

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد incurable

adjective unfixable, unchangeable

Synonyms:

impossible hopeless serious fatal deadly irreparable irremediable inoperable uncorrectable unchangeable terminal irrecoverable unrecoverable remediless cureless immedicable nowhere to go out of time

Antonyms:

curable operable medicable healable

ارجاع به لغت incurable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «incurable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/incurable

لغات نزدیک incurable

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!