فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Irremediable

ˌɪrɪˈmiːdiəbl ˌɪrɪˈmiːdiəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective
    چاره ناپذیر، بی درمان، غیر قابل استرداد
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد irremediable

  1. adjective Offering no hope or expectation of improvement
    Synonyms: irreparable, cureless, hopeless, incurable
    Antonyms: remediable
  2. adjective Causing death
    Synonyms: dire

ارجاع به لغت irremediable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «irremediable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/irremediable

لغات نزدیک irremediable

پیشنهاد بهبود معانی