فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Irreligious

ˌɪrɪˈlɪdʒəs ˌɪrɪˈlɪdʒəs

معنی و نمونه‌جمله

adjective

بی دین، بد کیش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

He has brought up his children to be irreligious.

بچه‌هایش را غیرمذهبی بار آورده است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد irreligious

  1. adjective ungodly
    Synonyms:
    godless unholy impious irreverent heathen pagan faithless unbelieving atheistic agnostic sinful undevout blasphemous sacrilegious free-thinking iconoclastic

ارجاع به لغت irreligious

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «irreligious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/irreligious

لغات نزدیک irreligious

پیشنهاد بهبود معانی