امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Impious

ˈɪmpiəs ˈɪmpiəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
ناپرهیزکار، بی‌دین، خدا‌نشناس، کافر، بد‌کیش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد impious

  1. adjective not religious
    Synonyms: agnostic, apostate, atheistic, blasphemous, canting, contrary, deceitful, defiling, desecrating, desecrative, diabolic, disobedient, disrespectful, godless, hardened, hypocritical, iconoclastic, immoral, iniquitous, irreligious, irreverent, perverted, pietistical, profane, recusant, reprobate, sacrilegious, sanctimonious, satanic, scandalous, sinful, unctuous, undutiful, unethical, unfaithful, ungodly, unhallowed, unholy, unregenerate, unrighteous, unsanctified, wayward, wicked
    Antonyms: holy, pious, religious

ارجاع به لغت impious

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «impious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/impious

لغات نزدیک impious

پیشنهاد بهبود معانی