با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Unregenerate

    ˌʌnrɪˈdʒenərət ˌʌnrɪˈdʒenərət
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    noun adjective
    دوباره ساخته‌نشده، دوباره حیات نیافته، دوباره بنا‌نشده، دوباره تولید‌نشده، گناهکار (‌unregenerated )

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - an unregenerate criminal
    - تبهکار ناپشیمان (از اعمال خود)
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد unregenerate

    1. adjective Wicked
      Synonyms: sinful, carnal, profane
    2. adjective Irreligious
      Synonyms: sacrilegious, godless, unregenerated, atheistic
      Antonyms: regenerate, docile
    3. adjective Obstinate
      Synonyms: obstinate, recalcitrant, adamant, stubborn, unreformable, obdurate

    ارجاع به لغت unregenerate

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «unregenerate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unregenerate

    لغات نزدیک unregenerate

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند