فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Dumbbell

ˈdʌmbel ˈdʌmbel
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    dumbbells

معنی

  • noun countable
    ورزش دمبل، اسباب ورزشی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد dumbbell

  1. noun stupid person
    Synonyms: dodo, dolt, dullard, dumbo, dumdum, dummy, dunce, idiot, ignoramus, moron, simpleton
    Antonyms: brain, genius

ارجاع به لغت dumbbell

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dumbbell» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dumbbell

لغات نزدیک dumbbell

پیشنهاد بهبود معانی