bazaar, market, shopping center, marketplace, mall, mart, plaza, arcade, rialto, emporium, agora, fair
خرید در بازار سخت است؛ چون مردم مرتب به آدم تنه میزنند.
It is hard to shop in the bazaar because the people keep barging into you.
بازار، مجتمع مغازهها، مرکز خرید
a shopping center
market, market conditions
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
بهدلیل کسادی بازار، کارخانه پیشنهاد بیکارسازی 50 کارگر را داده است.
Because of the slow markets, the factory has suggested the layoff of fifty workers.
بازار رو به نزول و بازار رو به ترقی
a bear market and a bull market
بازار شایعات گرم است.
Rumors are afloat.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بازار» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بازار