square, plaza, place, circle
خانه به حالت اریب در یکسوی میدان شهر قرار داشت.
The house stood cater-corner across the square.
چراغهای راهنمایی میدان مرتباً از قرمز به زرد و سپس به سبز تبدیل میشدند.
The traffic lights in the square constantly switched from red to amber, then green.
range, arena, field, yard, ground, market, court
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
بازدید از میدان نبرد
battlefield inspection
میدان نفت
an oil field
scope, ground, compass, field, opportunity
میدان جاذبه
attractive field
میدان نیروی پایستار
conservative force field
کلمهی «میدان» در زبان انگلیسی، بسته به معنا و کاربرد آن، میتواند به واژههایی چون square (در معنای فضای باز شهری)، field (در معنای مزرعه یا عرصه فعالیت)، یا arena (در معنای عرصهی رقابت یا نبرد) ترجمه شود.
«میدان» واژهای چندوجهی و غنیست که در زبان فارسی نهتنها کاربردی جغرافیایی دارد، بلکه در حوزههای سیاسی، اجتماعی، علمی و حتی نظامی نیز بهکار میرود. در سادهترین تعریف، میدان فضایی باز و نسبتاً بزرگ درون یک شهر یا روستا است که محل رفتوآمد، تجمع، یا تقاطع خیابانهاست. میدانها از دیرباز در معماری شهرها نقش مرکزی داشتهاند؛ فضایی برای بازار، سخنرانی، اجرای مراسم مذهبی یا آیینی، و حتی دادوستد اندیشهها.
در زبان نظامی و سیاسی، «میدان» مفهوم دیگری پیدا میکند. وقتی گفته میشود «میدان نبرد»، تصویر ذهنی به سمت جایی میرود که تصمیمهای سرنوشتساز گرفته میشود، جایی که کنش واقعی، فیزیکی و قاطعانه شکل میگیرد. همین مفهوم، امروزه نیز در ادبیات سیاسی بهکار میرود، بهگونهای که اصطلاح «ورود به میدان» به معنای حضور فعال، تصمیمگیری جدی، یا ایفای نقش مؤثر در یک موقعیت پیچیده است. در واقع، «میدان» به محل تحقق عمل بدل میشود، جایی که گفتار به کنش تبدیل میشود.
از منظر علمی، «میدان» در فیزیک مفهومی انتزاعی و بسیار حیاتی است. میدان مغناطیسی، میدان الکتریکی یا میدان گرانشی، همگی حوزههایی ناپیدا هستند که در آن نیرو بر اشیا تأثیر میگذارد. در اینجا «میدان» دیگر مکان مشخصی روی زمین نیست، بلکه محیطی فرضیست که قوانین نیروها و تأثیرگذاریها در آن حاکم است. این کاربرد علمی واژه، آن را از معنای عینی به معنایی مفهومی و تئوریک سوق داده است؛ جایی که «میدان» نمادی از پویایی، تأثیر، و رابطهی بین عناصر مختلف است.
در فرهنگ و ادبیات نیز میدان بارها نماد ایثار، مبارزه، یا حتی شجاعت بوده است. از میدانهای حماسی شاهنامه گرفته تا میدانهایی که شاعران معاصر برای توصیف چالشهای درونی و اجتماعی از آن بهره میبرند، همگی «میدان» را به فضایی تبدیل کردهاند که در آن انسان با سرنوشت یا با خود روبهرو میشود. گاهی میدان همان عرصهی تصمیمگیریست، جایی که باید ایستاد یا گذشت، انتخاب کرد یا شکست خورد.
«میدان» واژهایست که بین مکان و معنا، بین جسم و ذهن، بین ساختار و استعاره حرکت میکند. میدانی که در شهر قرار دارد، میدانی که در دل انسان میجوشد، یا میدانی که در فیزیک جهان نیروها را جهت میدهد، همگی به نوعی با مفهوم فضای اثرگذاری، حرکت، و انتخاب پیوند دارند. اینجاست که میدان نه فقط یک محل، بلکه نمادی از زندگی فعال و جاریست.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «میدان» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/میدان