آخرین به‌روزرسانی:

صحنه به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی

sahne

stage, theatre, sphere of operations

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد صحنه

  1. مترادف:
    پهنه عرصه میدان
  1. مترادف:
    پرده سن

ارجاع به لغت صحنه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «صحنه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/صحنه

لغات نزدیک صحنه

پیشنهاد بهبود معانی