باز زادن، تهذیب کردن، زندگی تازه و روحانی یافته، دوباره خلق شدن یا کردن
باززاییدن، احیا کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
regenerate from the mire of sin
نجات یافته از باتلاق گناه
forces that will regenerate society
نیروهایی که جامعه را احیا خواهد کرد
I was regenerated again in my grave...
باز در گورم ز نو جان یافتم ...
lizards that regenerate lost tails
مارمولکهایی که دم از دست رفته را دوباره در میآورند
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «regenerate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/regenerate