گذشتهی ساده:
regeneratedشکل سوم:
regeneratedسومشخص مفرد:
regeneratesوجه وصفی حال:
regeneratingتجدید حیات کردن، بازسازی کردن، بهبود بخشیدن، احیا کردن
The government introduced programs to regenerate struggling communities.
دولت، برنامههایی برای احیای جوامع درحال مبارزه ارائه کرد.
The park was regenerated with new plants and walking paths.
پارک با گیاهان تازه و مسیرهای پیادهروی بازسازی شد.
regenerate from the mire of sin
نجات یافته از باتلاق گناه
forces that will regenerate society
نیروهایی که جامعه را احیا خواهد کرد
I was regenerated again in my grave...
باز در گورم ز نو جان یافتم ...
زیستشناسی بازسازی شدن، دوباره رشد کردن، احیا شدن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی زیستشناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Stem cells help regenerate damaged tissues.
سلولهای بنیادی به بازتولید بافتهای آسیبدیده کمک میکنند.
The liver has the ability to regenerate after partial removal.
کبد، توانایی بازسازی شدن پساز برداشت قسمتی از آن را دارد.
lizards that regenerate lost tails
مارمولکهایی که دم از دست رفته را دوباره در میآورند
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «regenerate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/regenerate