۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Refresh

rɪˈfreʃ rɪˈfreʃ

گذشته‌ی ساده:

refreshed

شکل سوم:

refreshed

سوم‌شخص مفرد:

refreshes

وجه وصفی حال:

refreshing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive adverb C1

تازه کردن، نیروی تازه دادن به، از خستگی بیرون آوردن، روشن کردن، با طراوت کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The rain refreshed parched plants.

باران گیاهان تشنه را تروتازه کرد.

o, refreshing breeze, the harbinger of my dreams

ای نسیم جانبخش پیک آرزوهای من

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a refreshing walk in the forest

یک گردش فرح‌بخش در جنگل

The return to my ancestral home refreshed the memories of my childhood.

بازگشت به خانه‌ی اجدادی خاطرات کودکی را در مغزم زنده کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد refresh

  1. verb make like new; give new life
    Synonyms:
    restore repair revive rejuvenate renovate enliven modernize update replenish stimulate exhilarate recreate quicken invigorate freshen reanimate inspirit vivify cheer jog brace bring around brush up prod prompt regain revitalize revivify resuscitate breathe new life into cool
    Antonyms:
    damage ruin

لغات هم‌خانواده refresh

  • verb - transitive
    refresh

سوال‌های رایج refresh

معنی refresh به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «Refresh» در زبان فارسی به معنای «تازه کردن» یا «به‌روزرسانی» ترجمه می‌شود.

واژه‌ی «Refresh» در زبان انگلیسی به معنای انجام عملیاتی است که باعث می‌شود چیزی دوباره تازه، نو یا به‌روزرسانی شود. این کلمه در زمینه‌های مختلفی به کار می‌رود؛ از جمله در دنیای فناوری، استفاده‌ی روزمره و حتی به صورت استعاری. برای مثال، در مرورگرهای اینترنتی، «Refresh» به معنای بارگذاری مجدد صفحه وب است تا اطلاعات جدید نمایش داده شود.

علاوه بر کاربرد در فناوری، «Refresh» در زبان روزمره به معنای تجدید نیرو، انرژی یا حال خوب نیز به کار می‌رود. زمانی که کسی می‌گوید «I need to refresh myself»، منظورش این است که می‌خواهد استراحت کند، تجدید قوا کند یا ذهن خود را تازه کند. این کاربرد به معنای بازسازی روحی و جسمی است که در زندگی روزمره بسیار مهم است.

در حوزه‌های دیگر مانند طراحی گرافیک، عکاسی یا حتی محیط‌های کاری، «Refresh» به معنای به‌روزرسانی، اصلاح و ایجاد تغییرات مثبت و تازه در یک پروژه یا فضا است. این فرایند باعث افزایش جذابیت، کارایی و اثربخشی می‌شود و معمولاً با هدف ایجاد تنوع و جلوگیری از یکنواختی انجام می‌گیرد.

از نظر دستوری، «Refresh» هم به صورت فعل و هم به صورت اسم استفاده می‌شود. به عنوان فعل یعنی «تازه کردن» یا «به‌روزرسانی» و به عنوان اسم، به معنای «تجدید» یا «تازه‌سازی» است. برای مثال، جمله‌ی «The page needs a refresh» یعنی «صفحه نیاز به تازه‌سازی دارد» کاربرد اسم «Refresh» را نشان می‌دهد.

کلمه‌ی «Refresh» نشان‌دهنده اهمیت تجدید و به‌روزرسانی در زندگی انسان‌هاست، چه از نظر فنی و چه از نظر روحی. آشنایی با این واژه و کاربردهای مختلف آن باعث می‌شود که بهتر بتوانیم با فناوری‌های مدرن تعامل کنیم و همچنین به نیازهای روانی و جسمانی خود توجه داشته باشیم.

گذشته‌ی ساده refresh چی میشه؟

گذشته‌ی ساده refresh در زبان انگلیسی refreshed است.

شکل سوم refresh چی میشه؟

شکل سوم refresh در زبان انگلیسی refreshed است.

وجه وصفی حال refresh چی میشه؟

وجه وصفی حال refresh در زبان انگلیسی refreshing است.

سوم‌شخص مفرد refresh چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد refresh در زبان انگلیسی refreshes است.

ارجاع به لغت refresh

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «refresh» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/refresh

لغات نزدیک refresh

پیشنهاد بهبود معانی