آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Refreshingly

rɪˈfreʃɪŋli rɪˈfreʃɪŋli

معنی refreshingly | جمله با refreshingly

adverb

(به دلیل تا حدودی متفاوت بودن) به‌طور دلپذیر، به‌طور خوشایند، به‌طور متفاوت و جالب

They have been refreshingly honest with us.

آن‌ها به‌طور خوشایند با ما صادق بوده‌اند.

a woman with refreshingly original ideas

زنی با افکاری دلپذیر

adverb

به‌طور فرح‌بخش، به‌طور نیروبخش، به‌طور طراوت‌بخش، به‌طور روح‌بخش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

refreshingly cold water

آب سرد فرح‌بخش

A strong breeze blew refreshingly all day.

نسیمی تند در تمام طول روز به‌طور طراوت‌بخش می‌وزید.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد refreshingly

  1. adverb in a manner that relieves fatigue and restores vitality
    Synonyms:
    refreshfully

لغات هم‌خانواده refreshingly

ارجاع به لغت refreshingly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «refreshingly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/refreshingly

لغات نزدیک refreshingly

پیشنهاد بهبود معانی