به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Modernize

ˈmɑːdərnaɪz ˈmɒdənaɪz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    modernized
  • شکل سوم:

    modernized
  • سوم شخص مفرد:

    modernizes
  • وجه وصفی حال:

    modernizing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • verb - transitive verb - intransitive
    نوین کردن، به‌طرز نوینی درآوردن، بروش امروزی درآوردن
    • - He tried to modernize poetry and bring it closer to every-day life.
    • - او کوشید شعر را امروزی کرده و به زندگی روزمره نزدیک‌تر کند.
    • - We must modernize our agriculture.
    • - ما بایستی کشاورزی خود را امروزی کنیم.
    • - to modernize an old house by putting in plumbing and wiring
    • - خانه‌ی قدیمی را با لوله‌کشی و سیم‌کشی امروزی کردن
    • - the modernization of the country's tax system
    • - مدرن کردن نظام مالیاتی کشور
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد modernize

  1. verb bring up to date; remodel
    Synonyms: improve, refresh, regenerate, rejuvenate, remake, renew, renovate, restore, revamp, revive, update
    Antonyms: antique, date, outmode, regress, wear

لغات هم‌خانواده modernize

ارجاع به لغت modernize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «modernize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/modernize

لغات نزدیک modernize

پیشنهاد بهبود معانی