گذشتهی ساده:
modernizedشکل سوم:
modernizedسومشخص مفرد:
modernizesوجه وصفی حال:
modernizingنوین کردن، بهطرز نوینی درآوردن، بروش امروزی درآوردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He tried to modernize poetry and bring it closer to every-day life.
او کوشید شعر را امروزی کرده و به زندگی روزمره نزدیکتر کند.
We must modernize our agriculture.
ما بایستی کشاورزی خود را امروزی کنیم.
to modernize an old house by putting in plumbing and wiring
خانهی قدیمی را با لولهکشی و سیمکشی امروزی کردن
the modernization of the country's tax system
مدرن کردن نظام مالیاتی کشور
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «modernize» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/modernize