با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Modernity

    mɑːˈdɜrːnət̬i mɒˈdɜːnəti
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله

    noun plural
    امروزی‌گری، تجدد، نوگرایی، نوین‌گری

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - the spirit of modernity
    - روحیه‌ی نوین‌گری (تجددطلبی)
    noun plural
    هرچیز امروزی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد modernity

    1. noun The quality of being current or of the present
      Synonyms: modernism, modernness, contemporaneity, contemporaneousness

    لغات هم‌خانواده modernity

    ارجاع به لغت modernity

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «modernity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/modernity

    لغات نزدیک modernity

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی