Modernism

    ˈmɑːdərnɪzm ˈmɒdənɪzm
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    noun adjective
    اصول امروزی، اصول تجدد، نوگرایی، نوین‌گرایی، پسانوگرایی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - His writing is full of modernisms.
    - نوشته‌های او پر از واژه‌ها و اصطلاحات امروزی است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد modernism

    1. noun the quality of being current or of the present
      Synonyms:
      newness modernity modernness fashion innovation contemporaneity contemporaneousness

    لغات هم‌خانواده modernism

    ارجاع به لغت modernism

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «modernism» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/modernism

    لغات نزدیک modernism

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه