با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Uplift

ˈʌplɪft ˈʌplɪft
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    uplifted
  • شکل سوم:

    uplifted
  • سوم‌شخص مفرد:

    uplifts
  • وجه وصفی حال:

    uplifting

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable formal
روحیه، تعالی، استعلا، الهام، نشاط

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- He did everything for the students' moral uplift.
- در راه تعالی اخلاقی شاگردان از هیچ‌کاری فروگذار نکرد.
- The conference left me with a sense of uplift and empowerment.
- این کنفرانس برای من احساس نشاط و توانمندی ایجاد کرد.
noun uncountable
(تکیه‌گاه یا نیرو) بلندشدگی، بالابرنده، برجسته‌کننده
- Engineers measured the structural uplift caused by underground pressure.
- مهندسان بلندشدگی ساختار ناشی از فشار زیرزمینی را اندازه‌گیری کردند.
- We noticed a gradual uplift in the terrain after the earthquake subsided.
- بعداز فروکش کردن زمین‌لرزه، متوجه بلندشدگی تدریجی زمین شدیم.
noun countable uncountable
افزایش
- The company experienced an uplift in its sales after launching a new marketing campaign.
- این شرکت پس‌از راه‌اندازی یک کمپین بازاریابی جدید، افزایش فروش خود را تجربه کرد.
- The sudden uplift in property prices made it challenging for first-time buyers to enter the market.
- افزایش ناگهانی قیمت ملک، ورود به بازار را برای خریدارانی که برای اولین‌بار وارد بازار می‌شوند را چالش‌برانگیز کرد.
verb - intransitive verb - transitive
بالا بردن یا رفتن، متعال ساختن، روبه‌تعالی نهادن، بلند کردن یا شدن، رفعت نهادن
- Earthquakes have uplifted part of the island's surface.
- زلزله‌ها باعث بالا رفتن بخشی از سطح جزیره شده است.
- His speech uplifted the students.
- نطق او برای دانشجویان الهام‌بخش بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد uplift

  1. verb elevate, inspire
    Synonyms: boost, brighten, bring up, cheer, elate, excite, exhilarate, improve, lift up, perk up, raise spirits

ارجاع به لغت uplift

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «uplift» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/uplift

لغات نزدیک uplift

پیشنهاد بهبود معانی