صفت تفضیلی:
stubbornerصفت عالی:
stubbornestسمج، خودسر، سرسخت، لجوج، خیرهسر، کلهشق
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a stubborn man
آدم سرسخت
stubborn resistance
مقاومت سرسختانه
a stubborn disease
بیماری دیردرمان
a stubborn engine
یک موتور بدقلق
stubborn campaigns
مبارزات بیامان
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «stubborn» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stubborn