آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Inflexible

ɪnˈfleksəbl ɪnˈfleksəbl

معنی inflexible | جمله با inflexible

adjective

سخت، انحنا‌ناپذیر

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

inflexible plastic

پلاستیک بی‌خمش

inflexible purpose

قصد استوار

نمونه‌جمله‌های بیشتر

We begged him to change his decision but he remained inflexible.

خواهش کردیم که تصمیم خود را عوض کند؛ ولی او ثابت‌قدم باقی ماند.

an inflexible rule

قاعده‌ی تغییرناپذیر

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد inflexible

  1. adjective hardened, stiff
    Synonyms:
    hard rigid stiff set taut unbending starched inelastic nonflexible immalleable impliable

ارجاع به لغت inflexible

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inflexible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inflexible

لغات نزدیک inflexible

پیشنهاد بهبود معانی