پسجهنده، مرتجع، فنری، بهحال نخستین برگردنده، بهبودپذیر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Rubber is resilient.
لاستیک کشسان است.
She is a resilient woman and will soon get over the tragedy.
او زن انعطافپذیری است و بهزودی بر این فاجعه چیره خواهد شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «resilient» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/resilient