امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Stretchy

ˈstretʃi ˈstretʃi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
کشسان، کشدار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- This stretchy cloth is soft
- این پارچه‌ی کشسان نرم است
- Your feet ligaments are stretchy
- رباط پاهایت کشسان‌اند
adjective
کش‌دادنی، کشش‌پذیر
adjective
گشاد شونده، فراخی پذیر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stretchy

  1. adjective Capable of being easily stretched and resuming former size or shape
    Synonyms: stretchable

ارجاع به لغت stretchy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stretchy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stretchy

لغات نزدیک stretchy

پیشنهاد بهبود معانی