صفت تفضیلی:
more elasticصفت عالی:
most elasticکشدار، خمپذیر، فنری، سبکروح، کشسان
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Rubber is elastic.
لاستیک کشسان است.
His pant-string is elastic.
بند شلوار او کشی است.
My father had an elastic temperament.
پدرم خوی انعطافپذیری داشت.
elastic regulations
مقررات قابلانعطاف (دگرگونپذیر)
elastic demand
تقاضای کششدار
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «elastic» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/elastic