آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Effervescent

ˌefərˈvesnt ˌefəˈvesnt

معنی effervescent | جمله با effervescent

adjective

گازدار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

effervescent wine

شراب گازدار

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد effervescent

  1. adjective fizzing, foaming
    Synonyms:
    bubbling bubbly sparkling carbonated frothy frothing boiling airy elastic resilient bouncy volatile fermenting expansive
    Antonyms:
  1. adjective enthusiastic, vivacious
    Antonyms:
    unenthusiastic serious sober dull inactive

ارجاع به لغت effervescent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «effervescent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/effervescent

لغات نزدیک effervescent

پیشنهاد بهبود معانی