آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Effervescence

ˌefəˈvesns ˌefəˈvesns

معنی effervescence

noun

جوش، گاز (نوشیدنی‌ها)

noun

سرزندگی، نشاط، اشتیاق، جوش‌و‌خروش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد effervescence

  1. noun fizz, foam
    Synonyms:
  1. noun enthusiasm, vivacity
    Antonyms:

ارجاع به لغت effervescence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «effervescence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/effervescence

لغات نزدیک effervescence

پیشنهاد بهبود معانی