آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Volatility

ˌvɑː.ləˈtɪl.ə.t̬i ˌvɒl.əˈtɪl.ə.ti

شکل جمع:

volatilities

معنی volatility | جمله با volatility

noun uncountable

نوسان، بی‌ثباتی، ناپایداری، تغییرپذیری

The volatility of the weather in this region makes it hard to predict when it will rain.

بی‌ثباتی هوای این منطقه پیش‌بینی زمان بارندگی را سخت می‌کند.

The stock market experienced a period of high volatility.

بازار سهام یک دوره‌ی نوسان شدید را تجربه کرد.

noun uncountable

عصبانیت (ناگهانی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Her volatility in discussions often led to heated arguments.

عصبانیت او در بحث‌ها اغلب به بحث‌های داغ منجر می‌شد.

Managing his volatility became essential for maintaining a calm work environment.

کنترل عصبانیت او برای حفظ یک محیط کاری آرام ضروری بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد volatility

  1. noun evaporation
  1. noun airiness
    Synonyms:

سوال‌های رایج volatility

شکل جمع volatility چی میشه؟

شکل جمع volatility در زبان انگلیسی volatilities است.

ارجاع به لغت volatility

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «volatility» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/volatility

لغات نزدیک volatility

پیشنهاد بهبود معانی