رانش، شناوری، سبکی، شادابی روح، خاصیت شناوری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Cork has great buoyancy.
چوبپنبه خاصیت شناوری زیادی دارد.
If you let the gas out, the balloon will lose its buoyancy.
اگر گاز آن را بیرون بدهی بالون فرازمانی خود را از دست خواهد داد.
My father's buoyancy helped us to cope better with the death of our mother.
روحیهی خوب پدرم به ما کمک کرد که مرگ مادر را بهتر تحمل کنیم.
a feeling of buoyancy and freedom
احساس شادمانی و آزادی
(مکانیک) مرکز رانش، مرکز فرازمانی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «buoyancy» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/buoyancy