فراوانی، بسیاری، فراونی، بسیاری بهره، کثرت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the exuberance of my father's garden in Karaj
سبزی و خرمی باغ پدرم در کرج
She welcomed us with exuberance.
با شور و اشتیاق به ما خوشامد گفت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «exuberance» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/exuberance