گذشتهی ساده:
bouncedشکل سوم:
bouncedسومشخص مفرد:
bouncesوجه وصفی حال:
bouncingشکل جمع:
bouncesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(پس از رکود، پسرفت) بازگشت کردن، دوباره گُل کردن، دوباره قد راست کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bounce» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bounce