آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Ricochet

ˈrɪkəʃeɪ ˈrɪkəʃeɪ

معنی ricochet | جمله با ricochet

noun adverb

کمانه، کمانه کردن، با گلوله کمانه‌دار زدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The bullet ricocheted off the iron door.

گلوله از در آهنین کمانه کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد ricochet

ارجاع به لغت ricochet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ricochet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ricochet

لغات نزدیک ricochet

پیشنهاد بهبود معانی