شکل جمع:
boomerangsچوب خمیدهای که پس از پرتاب شدن نزد پرتابکننده برمیگردد، (مجازاً) وسیلهای برای رسیدن به هدفی یا (بهخصوص) عملی که عکسالعمل آن به خود فاعل متوجه باشد
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Their conspiracy to dishonor the manager boomeranged on themselves.
تبانی آنها برای رسوایی مدیر به ضرر خودشان تمام شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «boomerang» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/boomerang