فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Come Back

ˈkəmˈbæk kʌmbæk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb
برگشتن به حالت قبل، دوباره رواج یافتن، دوباره باب شدن
phrasal verb
برگرداندن، پس دادن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد come back

  1. phrasal verb return
    Synonyms:
    reappear re-enter resume recur recover come again remigrate do better triumph
    Antonyms:
    leave depart go
  1. phrasal verb return to a former state
  1. phrasal verb retort

ارجاع به لغت come back

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «come back» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/come back

لغات نزدیک come back

پیشنهاد بهبود معانی