آخرین به‌روزرسانی:

Recur

rɪˈkɜrː rɪˈkɜː

گذشته‌ی ساده:

recurred

شکل سوم:

recurred

سوم‌شخص مفرد:

recurs

وجه وصفی حال:

recurring

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb C2

عود کردن، تکرار شدن، دور زدن، باز رخ دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

He kept recurring to the first question.

او مدام به سؤال اول برمی‌گشت.

recurring memories

خاطرات تکرارشونده

نمونه‌جمله‌های بیشتر

A problem that has recurred many times.

مسئله‌ای که بارها تکرار شده است.

If you bother him too much he may recur to violence.

اگر خیلی او را اذیت کنی، ممکن است دست به خشونت بزند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد recur

  1. verb happen again; repeat in one’s mind
    Synonyms:
    repeat reappear return iterate reiterate come again return to mind come back be repeated be remembered revert persist run through one’s mind crop up again turn back come and go recrudesce haunt thoughts
    Antonyms:
    stop halt

سوال‌های رایج recur

گذشته‌ی ساده recur چی میشه؟

گذشته‌ی ساده recur در زبان انگلیسی recurred است.

شکل سوم recur چی میشه؟

شکل سوم recur در زبان انگلیسی recurred است.

وجه وصفی حال recur چی میشه؟

وجه وصفی حال recur در زبان انگلیسی recurring است.

سوم‌شخص مفرد recur چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد recur در زبان انگلیسی recurs است.

ارجاع به لغت recur

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «recur» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/recur

لغات نزدیک recur

پیشنهاد بهبود معانی